داستان "هر لمس تو"
مقدمه
"هر لمس تو" داستانی عاشقانه عاطفی است که به رابطه‌ی پیچیده و عمیق بین لئو و ایلینا می‌پردازد. این داستان در مورد تلاش‌های ایلینا برای مقابله با زخم‌های گذشته و راهنمایی‌های لئو به او در این مسیر است. در این داستان، لمس‌های فیزیکی نه تنها عاطفی هستند بلکه نشانه‌ای از عشق و همدلی است که بین این دو شخصیت شکل می‌گیرد.
معرفی شخصیت‌ها
ایلینا کورتز
ویژگی‌های ظاهری: ایلینا با چهره‌ای معصوم و زیبای خود، دارای چشمان قهوه‌ای تیره و موهای بلند و موج‌دار قهوه ای رنگ بلند است که معمولاً آنها را باز میکند. او 170 سانتی‌متر قد و 55 کیلوگرم وزن دارد و سبک لباس پوشیدنش ساده و شیک است.
شخصیت: ایلینا شخصیتی قوی و در عین حال ترسو دارد. او بعد از از دست دادن خانواده‌اش، دچار اضطراب و PTSD( استرس پس از حادثه)شده است. با این حال، سعی میکند قوی و مستقل به نظر برسد و در تلاش است تا با گذشته‌اش کنار بیاید.
پس زمینه: ایلینا در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شده و بعد از حادثه‌ای که منجر به مرگ خواهرش شد، از دنیای بیرون فاصله گرفت. او اکنون در یک آپارتمان کوچک زندگی میکند و به دنبال آرامش در زندگی جدیدش است.
لئو کاسترو
ویژگی‌های ظاهری: لئو 185 سانتی‌متر قد و 80 کیلوگرم وزن دارد. او با چهره‌ای جذاب و خوش‌تیپ، موهای مشکی و چشمان قهوه‌ای تیره، همواره به دیگران اعتماد به نفس می‌دهد.
شخصیت: لئو انسانی گرم، منطقی و مهربان است. او به عنوان یک پلیس، به دنبال عدالت است و تمام تلاشش را برای حمایت از ایلینا انجام می‌دهد. او با درک عمیق خود از احساسات، به ایلینا کمک میکند تا از زخم‌های گذشته‌اش عبور کند.
پس‌زمینه: لئو بعد از قتل پدرش، به عنوان یک پلیس ویژه کار میکند تا انتقام پدرش را بگیرد و در این مسیر با رایان، بهترین دوستش آشنا می‌شود.
رایان پیترسون
ویژگی‌های ظاهری: رایان 175 سانتی‌متر قد و 78 کیلوگرم وزن دارد. او با چهره‌ای شاداب و دوستی قوی، موهای بلوند و چشمان آبی دارد.
شخصیت: رایان انسان پرانرژی و شوخ‌طبعی است که همواره لئو را تشویق میکند و به او در شرایط دشوار کمک میکند. او به عنوان دوست نزدیک لئو، در روند داستان نقشی مهم ایفا میکند.
خط داستانی
داستان "هر لمس تو" درباره‌ی دیدار تصادفی لئو و ایلینا در کنار خیابان و آغاز یک رابطه عاشقانه است. ایلینا با برخورد به لئو، به تدریج به او اعتماد میکند و او را به عنوان حامی خود می‌پذیرد. لحظات عاطفی و نزدیک آنها، به ویژه در مواقعی که ایلینا احساس ناامنی و ترس دارد، به وضوح حس نزدیکی و محبت را منتقل میکند.
نویسنده ( لیانا)
« منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم💖»
